«تابستان همان سال» ساخته محمود کلاری داستانی از خاطرات کودکی مردی است که خود کلاری راوی آن است و پرده از رازی در کودکی اش برمیدارد.
عطای ۷ ساله را پیش یک رمالِ آینهبین می برند تا طی مراسمی دزد طلاهای عمهاش را در آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده را بازگو میکند، غافل از آن که این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده میشود.
«تابستان همان سال»، رمانی تصویری است که با فراز و فرودی ملایم داستانش را پیش می برد. آنچه در این میان به کمک فیلم می آید قاب بندی های زیبا و چشم نوازی است که توسط کوهیار کلاری گرفته شده است و البته موسیقی و تدوین خوب آن که نقش مهمی در آرایش فیلم دارد. اما در کلیت فیلم به دلیل روایت خطی و داستانی که نقطه عطفی ندارد و آهسته و پیوسته به حرکتش ادامه میدهد در مقاطعی فیلم را با کسالت روبرو می کند. نکته دیگر اینکه فیلم در یک مقطع مهم تاریخی و بحران های سیاسی سال 1332 روایت شده اما کمتر نشانی از احوالات آن روزها در فیلم مشهود است و تنها به توضیحاتی گنگ و چندپاره از زبان راوی بسنده شده است.
با اینحال می توان حال و هوای این فیلم را از جهاتی به «درخت گلابی» ساخته داریوش مهرجویی فقید نزدیک دانست؛ روایت خاطرات کودکی و نوجوانی از زبان شخصیت اصلی داستان که نقبی به گذشته می زند و به خانه کودکی هایش باز می گردد، قاب بندی های سینمایی و زیبا، نوع فیلمبرداری و فیلتر رنگی زرد از مشابهت های این دو فیلم است که البته تفاوت هایی در ساختار و فیلمنامه آنها را از هم متمایز می کند اما به نوعی یادآور همان سینماست.
بازی خوب بازیگران فیلم به ویژه رایان سرلک که او را با بیشتر با نقش کاوه در «زیرخاکی» می شناسیم از نقاط قوت فیلم است که در کنار علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رونیکا بهرام زاده و رویا جاویدنیا به کمک فیلم آمده است.
مهران مدیری که در نقش رمال حضور کوتاهی در این فیلم دارد نتوانسته این نقش را دربیاورد و همان مدیری همیشگی را با گریمی کمی متفاوت تماشا خواهید کرد.
«تابستان همان سال» را میتوان فیلمی شخصی دانست، اثری که از علاقه درونی و دلبستگی فیلمسازش به خاطراتی دور بازمیگردد و احتمالاً برای علاقمندان به سینمای قصهگو جذاب خواهد بود.
نظر شما